|
علمدار بصیر:
روحانی، قالیباف، ولایتی، متکی، عارف بازنده های انتخابات 92 هستند
قالیباف بازنده بعدی حضور حضور جلیلی است. شهردار تهران که با فعالیت مستمر تشکیلاتی در این سالها منتظر این روزها بود فکر نمیکرد که با حضور هاشمی و مشایی، نام جلیلی برای حل مشکل تعدد نامزدهای اصولگرایان مطرح شود و هر روز از او بخواهند که معاون اولی جلیلی را بپذیرد
طی چند روز گذشته تعدادی از کاندیداها به نفع دیگری از گردونه رقابتها کناره گیری کرده اند که روزنامه شهروند آن را تعبیر به بازندگان انتخابات کرده است
به گزارش عصر امروز، روزنامه شهروند در تحلیل خود آورده است: این دو سه اتفاق دقیقه نودی که رخ داد، یعنی ثبت نام مشایی، هاشمی و جلیلی، تنها تلفاتش به هم ریختن آرایش صحنه انتخابات نبود، یک سری قربانی مقدماتی هم داشت. بزرگترین قربانی را در این میان میتوان علی اکبر ولایتی دانست و حسن روحانی. ولایتی تا پیش از آمدن هاشمی و جلیلی ، شانس بالایی داشت که حداقل اگر در نظر سنجیها نتواند چهرهای چون قالیباف را شکست بدهد، با تکیه بر آرای علمای اصولگرا از دور مقدماتی خارج شود. حالا اما کارش خیی سختتر شده و علمای اصولگرا هم میخواهند قدرترین رقیب را برای مقابله با هاشمی و مشایی انتخاب کنند، به همین دلیل شانس او از جلیلی و قالیباف خیلی کمتر شده است . او نزدیکیهای سیاسی به هاشمی هم دارد و هر چند الان مواضع انتقادی علیه او میگیرد ولی این سبب نمیشود که گذشته سیاسیاش کمرنگ شود این نزدیکی حتی از نظر اجتماعی هم موثر است و بخشی از تیپهایی که چهرههایی چون ولایتی را میپسندند، الان ترجیح میدهند که هاشمی را انتخاب کنند در هر صورت اگر اوضاع به همین منوال پیش برود وزیر اسبق امور خارجه، مهمترین بازنده مقدماتی انتخابات 92 خواهد بود.او سال 76 میخواست رئیس جمهور شود ولی چون ناطق در میدان بود بیخیال شد. سال 80 کنار کشید سال 84 هم قصد داشت و حتی هاشمی حامیاش بود، ولی احمدی نژاد از گرد راه رسید و بازی به گونهای دیگر رقم خورد، سال 88 هم که فرصتی برای عرض اندام نبود حالا هم بازی اینطوری شده است کلا هر هشت سال یک بار ولایتی میآید و به نحوی هم فضا به هم میخورد و او بازنده مقدماتی میشود. اما دومین بازنده بزرگ ، حسن روحانی بود. روحانی قرار بود سال 84 رئیس جمهور شود توصیه هاشمی بود به خاتمی که روحانی را معاون اول خودت بگذار تا در 84 کاندیدا شود ولی نزدیکان خاتمی به شدت مخالفت کردند و نشد آمدن هاشمی در همان انتخابات باعث شد که روحانی به طور کلی بیخیال شود امسال هم که او خیلی جدیتر و با برنامهتر آمد، دقیقه 90 حضور هاشمی سبب شد که به طور کلی حاشیه نشین شود. اکنون شاید همه امید او این باشد که مثلا مشایی رد صلاحیت شود و هاشمی هم با اطمینان از نبودن مشایی، صحنه را خالی کند و او دوباره به میدان بازگردد شاید به همین دلیل است که هنوز انصرافش را رسمی اعلام نکرده است. محمدرضا عارف هم دیگر بازنده این میدان است که شرایطی مشابه روحانی دارد البته او وضعیت انتخاباتیاش مثل روحانی جمع وجور نبود و حتی ممکن بود کاندیدای اجماعی اصلاح طلبان نباشد ولی به هر حال معاون اول خاتمی، که خودش روزگاری گفته بود من را در آب نمک خواباندهاند برای روز مبادا، پیر شد و موهایش سفید و این روز مبادا، نرسید که نرسید. اسحاق جهانگیری هم سومین بازنده آمدن هاشمی بود او خیلی بیشتر از عارف امید داشت که کاندیدای اجماعی اصلاحطلبان باشد و حتی حرفش بود که حسن روحانی هم به نفعش برود کنار که هاشمی و خاتمی پشت سرش بایستند. با این حال نشد و او حتی به ستاد انتخابات هم برای ثبت نام نرفت. دیروز هم خبر رسید که رئیس ستاد انتخاباتی هاشمی شده که اندکی بعد تکذیب کرد. در میان اصلاحطلبان چهرههای دیگری هم بودند، محمد شریعتمداری، محسن مهرعلیزاده و حتی مصطفی کواکبیان. بازنده بزرگ دیگر این روزها اما کامران باقری لنکرانی است البته او گفته که حتما تا آخر خط میایستد ولی چه کسی است که نداند هر روز فشارها بر او برای انصراف به نفع سعید جلیلی بیشتر میشود. در تازه ترین اتفاق برخی شعبههای استانی جبهه پایداری مثل استان اصفهان خودشان اعلام کردهاند که حامی سعید جلیلی هستند و این برای لنکرانی که کاندیدای تشکیلاتی این جبهه است، اساسا خوب نیست فعلا او هم امیدهایی دارد مثلا اینکه مشایی رد صلاحیت شود هاشمی هم انصراف دهد و جلیلی هم که برای مقابله با هاشمی آمده انصراف دهد این احتمالات خیلی بعید است ولی در ستادهای انتخاباتی مطرح میشوند و به خوبی نشان دهنده حیرت و سردرگمی جاری در فضای انتخابات است. البته قالیباف بازنده بعدی حضور حضور جلیلی است. شهردار تهران که با فعالیت مستمر تشکیلاتی در این سالها منتظر این روزها بود فکر نمیکرد که با حضور هاشمی و مشایی، نام جلیلی برای حل مشکل تعدد نامزدهای اصولگرایان مطرح شود و هر روز از او بخواهند که معاون اولی جلیلی را بپذیرد بازنده دیگر ماجرا اما منوچهر متکی است او چند جانبه بازی را باخت اول اینکه با اتکا به نظر شخصیاش درباره مکانیسم انتخاب کاندیدای ائتلاف اکثریت اصولگرایان، برگزیده شدن ابوترابی را قبول نکرد و بدون توجه به رای اکثریت این طیف و نظر آیت الله مهدوی کنی، راهی ستاد انتخابات شد و ثبت نام کرد در گام بعدی هم که آمدن چهرههای ارشد به میدان سبب شد که دیگر کسی اساسا به متکی فکر نکند برای انتخاب کردن یا انتخاب شدن. الان هم او انصراف دهد، بازنده است، ندهد هم بازنده است. بعضی وقتها بیتجربه بودن در عالم سیاست، کار دست آدم میدهد حجت الاسلام ابوترابی هم وضعی بهتر از متکی ندارد البته او روزگاری امید داشت که علاوه بر اینکه کاندیدای نهایی طیف اکثریت یعنی اصولگرایان سنتی شود از بدنه جبهه پایداری هم رای جذب کند. الان با آمدن جلیلی این اندک امید هم بر باد رفته و با توجه به استدلال ویژه اصولگرایان برای اجماع انتخاباتی و رای اندک او، به یقین گزینه واحد اصولگرایان نخواهد شد تنها احتمالی که مطرح شده است، این است که اگر مشایی رد صلاحیت شود، شاید نزدیکان احمدی نژاد از او به عنوان گزینه مطلوبشان حمایت کنند این احتمال هم بعید است ولی باز هم دیدید که رسیدیم به مساله رد صلاحیت مشایی، در واقع این مساله چنان تعیین کننده شده است که الان بودن یا نبودن مشایی در فرض و تحلیلها، به سرنوشت هاشمی، قالیباف و جلیلی به طور مستقیم و به سرنوشت ابوترابی، ولایتی و لنکرانی به طور مستقیم و حتی به سرنوشت زاکانی، متکی و حدادعادل در مراتب پایینتر گره خورده است به عبارت سادهتر، همان طور که آمدنش سبب شد کثیری از اینها از وسط میدان بروند گوشه میدان، رفتنش هم میتواند برخی را از حاشیه میدان برگرداند به وسط میدان، پس حداقل میتوان گفت اگر فعلا نه تنها برخی چهرههای پشت پرده و در حاشیه نشسته انتخاباتی تاکید و درخواست دارند که مشایی رد صلاحیت شود، که برخی از کاندیداهای انتخابات هم دست به دعا شدهاند بالاخره این هم نوعی رقابت است دیگر.
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 92/2/25 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |